۹ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است



زمانی که حالش خیلی بد می‌شد، نفسش بند می‌آمد، اما با این حال ذکر «یا خدا یا خدا » می‌گفت. می‌گفتیم بابا مجبور نیستی با این حال ذکر بگویی. می‌خندید و می‌گفت: «یا خدا یا خدا گفتن، تسکین درد من است.»
با این دردها به خدا نزدیک‌ترم

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، جانباز شهید «علی ملا مهدی» معروف  به «داش علی»، پهلوان گمنام و ناشناخته ای بود که روزگاری در باشگاه پولاد تهران حریف نداشت.  صبر و فروتنی او آنچنان بود که دراوج قدرت و توانمندی هیچگاه خود را با نام معرفی نکرد. نامی که لرزه بر اندام قداره بندان و زورگویان می انداخت و موجب دلگرمی و آرامش مردم محله درخونگاه بود. «داش علی» در جوانی به عنوان مرد دوم کشتی کج ایران، پناهگاه مردم محله درخونگاه تهران به شمار می رفت.

پهلوانی که شرم و حیا و قدرت را با هم داشت. با اوج گیری انقلاب، به دعوت آقای طالقانی (کشتی گیر معروف) به جرگه محافظان امام خمینی(ره) پیوست و مسئولیت انتظامات بخشی از مسیر عبور امام را بر عهده گرفت. پهلوان«داش علی» از اولین مجاهدانی بود که با وانت نیسان آلبالوئی رنگ خود به خرمشهر رفت و تا آخر در جبهه ماندگار شد.

حاصل سال ها حضور مستمر وی در جبهه های حق علیه باطل، بدنی پر از ترکش، پایی مصنوعی، قلبی آسیب دیده و  ریه ای شیمیایی شده بود. سرانجام این پهلوان گمنام، شامگاه 15 فروردین 91 پس از 25 سال تحمل عوارض سخت شیمیایی، دعوت حق را لبیک گفت و به خیل عظیم شهدا پیوست.  به بهانه دومین سالگرد شهادت این شیرمرد به سراغ «فاطمه ملا مهدی» دختر بزرگوار ایشان رفتیم تا فرازهایی از زندگی ایشان را از زبان دخترشان روایت کنیم.

همنام ائمه

به خاطر عشق و علاقه اش به اهل بیت(ع)  اسم همه بچه هاش را همنام ائمه (ع) انتخاب کرده بود. همیشه می خندید و می گفت:« از خدا می خواهم راه این بزرگواران را ادامه دهید.»  در وصیت نامه ای که در زمان جنگ نوشته دقیقاً به این نکته اشاره کرده: «اولاً سرپرست همه ما خداست. اوست که به همه موجودات روزی می دهد. ثانیاً بچه های من باید راه سالار شهیدان و فرزندانش را ادامه دهند و در راه اسلام جانفشانی کنند من شما را به همین نیت، همنام ائمه نامیدم

پول توجیبی

زمانی که مدرسه می رفتیم، باباعلی صبح زود برای کار از خانه بیرون می زد ولی قبل از رفتن، پول توجیبی همه بچه ها را بالاسرشان می گذاشت و بعد با ذکر « الهی به امید تو» از خانه خارج می شد. برای شروع هر کاری، نام خدا را فراموش نمی کرد. هیچ وقت بی وضو نبود؛ حتی زمانی هم که نفس یاری اش نمی کرد یا به دلیل شدت درد، نمی­توانست وضو بگیرد از ما تقاضای آب می کرد تا وضو بگیرد. مقید بود که حتماً با وضو باشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۳ ، ۲۱:۱۱
احمد جانقربانی



سردار احمد کاظمی از همان ابتدا علاقه‌ای به پست و مقام نداشت. به خاطر درایت و شجاعت بی‌مثالش 3 بار از دست با کفایت فرمانده کل قوا، نشان فتح گرفت اما ذره‌ای عوض نشد. همان احمد سابق بود. خاکی و بی ریا.
اگر شهید شدم بگذارید گمنام باشم

سرویس حماسه و جهاد دفاع پرس: در پی نام و نشان نبود. از همان ابتدا، گمنامی را بیشتر می پسندید. 22 سالش بود که در جبهه فیاضیه سرپرستی گروه کوچک نجف آبادی ها را بر عهده گرفت و با دست خالی، لشکر قدرتمند و پر آوازه نجف اشرف را راه اندازی کرد. لشکری که بعدها به کابوس شبانه دشمن بدل شد.

در عملیات بیت المقدس با آزادسازی خرمشهر گل کاشت اما با همه اینها، سردار فاتح هیچگاه از فتح خرمشهر حرف نزد و از فتوحات دیگرش نیز چیزی نگفت. سردار از همان ابتدا علاقه ای به پست و مقام نداشت. به خاطر درایت و شجاعت بی مثالش 3 بار از دست با کفایت فرمانده کل قوا، نشان فتح گرفت اما ذره ای عوض نشد. همان احمد سابق بود. خاکی و بی ریا.

وقتی مسئولیت بزرگ فرماندهی نیروی زمینی سپاه به ایشان محول شد باز چیزی نگفت. حتی به خانواده اش. جریان را که پرسیدند خندید و گفت: «این پست ها یک ورق کاغذ زیر پای آدمه. اگر یه روزی برکنارم کنند، انگار یه ورق کاغذ از زیر پام کشیده اند. تازه مسئولیتم کمتر میشه. مهم این است که بتونم خدمت کنم.»

احمد شیفته خدمت بود و پست و مقام دنیوی برایش پشیزی ارزش نداشت. او پی شهادت می گشت. به هر کس می رسید می گفت: «دعا کنید شهید بشم.» حتی دو هفته قبل از پرواز آخرش به مقام معظم رهبری گفته بود: «دو تا درخواست دارم از شما. یکی این که دعا کنید من روسفید بشوم. دوم اینکه دعا کنید من شهید شوم»

احمد، جامانده قافله شهدا بود. آرزوی جان باختن در راه خدا در دل او شعله می کشید. دوست داشت هر چه زودتر به دوستان شهیدش ملحق شود. او دلش برای مهدی باکری و حاج حسین خرازی تنگ شده بود. روزهای آخر گفته بود: «من دوست داشتم در نیروی هوایی سپاه شهید شوم ولی در نیروی زمینی دوران شهادتم فرا می رسد... اگر شهید شدم، شما را به حضرت زهرا (س) قسم می دهم، مرا کنار شهید خرازی دفن کنید » احمد اعتقاد داشت: «دری از درهای بهشت از کنار قبر خرازی به آسمان باز می شود».

19 دی ماه 84 سرانجام احمد به آرزویش رسید و در سرزمین مادری دوست دیرینه اش شهید باکری (ارومیه) دچار سانحه شد و در کنار شهید خرازی برای همیشه آرام گرفت.

به همسرش سفارش کرده بود: «اگر شهید شدم، زیاد از من حرف نزنید. بگذارید گمنام باشم.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۳ ، ۲۱:۰۹
احمد جانقربانی

/ حسرتی که در چهره سردار دیده شد


مهدی نوروزی (شهید مدافع حرم) با اصابت 2 گلوله شهید شد؛ وقتی گلوله اول به او اصابت کرد، اسلحه‌اش را همانند عصا بر زمین قرار داد و به زانو نشست...
فاصله بین اصابت گلوله‌های اول و دوم بر

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، مراسم بزرگداشت شهید مهدی نوروزی (شهید مدافع حرم) عصر امروز با حضور جمع زیادی از مردم شهیدپرور و برخی از همرزمان آن شهید در مسجد الزهراء کرج برگزار شد؛ مسجدی کوچک که در جریان برگزاری مراسم امروز پذیرای خیل مردمی بود که اهل بصیرت و دلداده سید و سالار شهیدانند.

امروز یادبود شهیدی برپا شد که به اذعان دوستان همرزمش، "شیر سامرا" بود و در شجاعت کمتر کسی را چون او سراغ داشتند.

سخنران مراسم از دفاع مقدس می‌گوید و از شهدا؛ از محمدابراهیم همت تا حسن تهرانی‌مقدم؛ و از "5 دقیقه تا تل‌آویو" می‌گوید و موشک‌هایی که می‌توانند در کمترین زمان و با بیشترین دقت، غده سرطانی منطقه را هدف گرفته و نابودش کنند.

پرنده خیالم به "قنیطره" سوریه پرواز می‌کند؛ یاد شهادت سرداران حزب‌الله و "جهاد مغنیه" فرزند رشید سردار نامدار جهان اسلام شهید "عماد مغنیه" می افتم که دیشب چگونه توسط صهیونیست‌های شیطان‌صفت پرپر شدند.

سخنران از تهرانی‌مقدم می‌گوید و موشک‌هایی که کاش زودتر به پرواز درآیند و زمین را لوث وجود اهریمنان صهیونیست پاک کنند، تا تسکینی باشد بر دل دردمند ملت‌های آزاده و مردم رنج کشیده ایران، لبنان، فلسطین، عراق و سوریه.

شهید مهدی نوروزی که خود نیز فرزند یک جانباز شهید است، در راه حسین(ع) قدم گذاشت؛ راهی که به قصد "امر به معروف و نهی از منکر" طی شد. مهدی قید زندگی و فرزند ۹ ماهه خود را زد و رفت تا در سرزمین مقدس سامرا، در مقابل منکری که سرسپرده صهیونیسم است بیایستد.

در مراسم یادبود شهید نوروزی، از "امر به معروف" گفته شد و "نهی از منکر"؛ و من یاد شهدایی افتادم که جان دادند تا ناموس‌شان، کشورشان و آرامش و آسایش مردم‌شان بر باد نرود؛ اما افسوس خوردم که امروز برخی که تنها نامی از زن ایرانی و مسلمان بر خود دارند، چه راحت حرمت خون شهدا را می‌شکنند و با وضعیتی که سرشار از بی شرمی است، چهره شهرها را زشت می‌کنند، و افسوس خوردم که چگونه مردانی که تنها نام "مرد" را یدک می‌کشند، بی اعتنا به آن همه ایثار، چشم به شبکه‌های ماهواره‌ای بیگانه‌ای دوخته‌اند که به آن‌ها درس "بی غیرتی" می‌دهد.

صدای هق هق مردمی که به احترام شهید نوروزی به مسجد آمده‌اند مرا به خود می‌آورد؛ سردار استاد حسینی فرمانده سپاه استان البرز را می‌بینم که چگونه شانه‌هایش از شدت گریه می‌لرزد. باز هم روضه حسین(ع) خوانده می‌شود و روضه عباس(ع)، و چه حسرتی در چهره این سردار و برخی افراد دیده می‌شود؛ "حسرت شهادت".

اما دردناک‌ترین لحظه مراسم امروز برای من، آنجا بود که نحوه شهادت مهدی را شنیدم. شنیدم که مهدی چگونه تا آخرین نفس مقاومت کرد و چگونه خواست که همانند همه شهدا به ما درس ایستادگی و مقاومت بدهد. سخنران می‌گفت که مهدی نوروزی با اصابت 2 گلوله شهید شد؛ وقتی گلوله اول به او اصابت کرد، اسلحه‌اش را همانند عصا بر زمین قرار داد و به زانو نشست و در دفاع از حریم اهل بیت(ع) به تیراندازی علیه تروریست‌های تکفیری ادامه داد تا اینکه گلوله دوم، او را مهمان عرش الهی کرد.

مهدی با این غیرت و همیت، به هر انسان آزاده‌ای درس مقاومت داد، تا در برابر ظالمان کوتاه نیایند و همیشه به این شعار سیدالشهدا عمل کنند: "هیهات منا الذله"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۳ ، ۲۱:۰۹
احمد جانقربانی


به خاک سپاری شهدا در دانشگاه امیر کبیر
حجت‌الاسلام پناهیان: نباید مزار شهدا را قبرستان نامید چرا که شهید مرده نیست و نباید او را با مردگان یکی دانست و چه خوب است، دانشجویان که به پاکی روح، مجاهدت علمی و کرامت نیاز دارند از مزار شهدا اثر بگیرند.

به گزارش خبرنگار ایثار و شهادت خبرگزاری فارس، حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان در مراسم تشییع و خاکسپاری 5 شهید گمنام در دانشگاه صنعتی امیرکبیر در جمع دانشجویان با اشاره به آیه اول سوره حضرت محمد (ص) گفت: 30 سال پیش افراد زیادی برای نابودی راه و مسیر انقلاب و شهدا لحظه‌شماری می‌کردند و معتقد بودند که آنهایی که انقلاب کردند، بالاخره پشیمان می‌شوند و از راه خود بر می‌گردند اما بعد از 30 سال شاهد آن هستیم که نظام مقدس جمهوری اسلامی به برکت خون شهدا حرف اول را در دنیا می‌زند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۳ ، ۲۰:۵۸
احمد جانقربانی



مهندس شهید علی اخوین انصاری ، استاندار گیلان در سالهای نخستین پیروزی انقلاب اسلامی از شهدایی است که به رغم عظمت روح و خدمات کم نظیر و نقش فراوانش در تثبیت جمهوری اسلامی، هنوز گمنام ‌است.


به گزارش ‌«تابناک»، شهید انصاری از سویی دانشجویی تلاشگر ‌در عرصه‌های علمی و از سوی دیگر مبارزی خستگی ناپذیر در راه نهضت ایران اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) در درون و بیرون از کشور بود که پس از فجر انقلاب، لحظه‌ای دست از کار و تلاش و پاسداری از آرمان‌های انقلاب اسلامی برنداشت تا لحظه شهادت.

او در ‌مدت کوتاهی که استانداری گیلان بود، همه ‌تلاش خود را برای ایجاد امنیت و نیز بسط عدالت اجتماعی به کار برد. او همچون مالک اشتر در عین شجاعت و دلاوری در مبارزه با دشمنان اسلام و انقلاب، نگران مسئولیتی بود که بر عهده‌اش گذارده شده بود.

بی‌‌گمان یادآوری گوشه‌هایی از زندگی او به ویژه در دوران استانداری‌اش در گیلان می‌تواند سرمشقی باشد برای آنان که قصد پوشیدن لباس صدارت را دارند.
 
دانشجویی که به حسینیه ارشاد می‌رفت

‌روز پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، علی در حالی که در خدمت سربازی بود، به دستور مقامات مافوق برای مقابله با انقلابیون به خیابان‌ها رفت، ولی از آنجا که همگی آن گروهی که با او بودند، انقلابی بودند به هیچ وجه به مردم حمله نکردند، بلکه تنها با ضربه قنداق به کرکره‌های فلزی مغازه‌ها، صداهای وحشتناکی ایجاد‌ و مردم را از آنجا دور کردند تا مبادا با نیروهای گارد شاهنشاهی درگیر شوند و در این میان مردم آسیب ببینند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۳ ، ۲۰:۳۶
احمد جانقربانی
دفاع مقدس و شهدا در کلام امام راحل و مقام معظم رهبری (مد ظله عالی)
دفاع مقدس و شهدا

3
محبوب  
رای به خبر :

دفاع مقدس و شهدا در کلام امام راحل و مقام معظم رهبری (مد ظله عالی)

حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه)

  • ما اگر کشته هم بشویم در راه حق کشته شدیم و پیروزی است و اگر بکشیم هم در راه حق است و پیروزی است.
  • آنهایی که به خدا اعتقاد ندارند و به روز جزا آنها باید بترسند از موت، آنها از شهادت باید بترسند. ما و شاگردان مکتب توحید از شهادت نمی هراسیم، نمی ترسیم.
  • ما اگر شهید بشویم قید و بند دنیا را از روح برداشتیم و به ملکوت اعلی و به جوار حق تعالی رسیدیم.
  • دوستانمان که شهید شدند در جوار رحمت حق هستند، چرا برای اینها دلتنگ باشیم؟ دلتنگ باشیم که از دیار قید و بندی خارج شدند و به یک فضای وسیع و در تحت رحمت حق تعالی واقع شدند؟
  • ما از خدا هستیم همه، همه عالم از خداست، جلوه خداست و همه عالم به سوی او برخواهد گشت، پس چه بهتر که برگشتن اختیاری باشد و انتخابی و انسان انتخاب کند، شهادت را در راه خدا و انسان اختیار کند موت را برای خدا و شهادت را برای اسلام.
  • شهادت یک هدیه ای است از جانب خدای تبارک و تعالی برای آن کسانی که لایق هستند و دنبال هر شهادتی باید تصمیمها قویتر بشود.
  • از شهادت باکی نیست، اولیای ما هم شهید شدند یا مسموم شدند یا مقتول، اولیای ما هم بعضی از آنها در حبس و بعضی از آنها در تبعید به سر بردند، برای اسلام هر چه بدهیم کم دادیم و جانهای ما لایق نیست.
  • شهادت ارثی است که از اولیای ما به ما می رسد، آنها باید از مردن بترسند که بعد از مرگ، موت را فنا می دانند، ما که بعد از موت را حیات بالاتر از این حیات می دانیم چه باکی داریم.
  • منطق ما، منطق ملت ما، منطق مومنین، منطق قرآن است (انا لله و انا الیه راجعون) با این منطق هیچ قدرتی نمی تواند مقابله کند جمعیتی که، ملتی که خود را از خدا می دانند و همه چیز خود را از خدا می دانند و رفتن از اینجا را به سوی محبوب خود، مطلوب خود می دانند، با این ملت نمی توانند مقابله کنند آنکه شهادت را در آغوش همچون عزیزی می پذیرند آن کوردلان نمی توانند مقابله کنند.
  • شهدا شمع محفل دوستانند، شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصولشان "عند ربهم یرزقون" اند و از نفوس مطمئنه ای هستند که مورد خطاب "فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی" پروردگارند.
  • همین شهادتها پیروزی را بیمه می کند. همین شهادتهاست که دشمن را رسوا می کند در دنیا.
  • رحمت خداوند بر همه شهیدان و رضوان و مغفرت حق بر ارواح مطهرشان که جوار قرب او را برگزیدند و سرافراز و مشتاق به سوی جایگاه مخصوصشان در پیشگاه رب خویش شتافتند.
  • سعادت را آنها بردند که آن چیزی را که خدا به آنها داده بود تقدیم کردند و ما عقب مانده آنها هستیم.
  • مفقودین عزیز محور دریای بیکران خداوندی اند و فقرای ذاتی دنیای دون در حسرت مقام والایشان در حیرتند.
  • عزیزان من مصمم باشید و از شهادت نترسید، شهادت عزت ابدی است، حیات ابدی است.
  • از هر قطره خون شهید ما که به زمین می ریزد، انسانهای مصمم تر و مبارزی بوجود می آیند.
  • برنامه اسلام از عصر وحی تاکنون بر شهادت توام با شهامت بوده است.
  • برنامه اسلام از عصر وحی تا کنون بر شهادت توام با شهامت بوده است. قتال در راه خدا و در راه مستضعفین در راس برنامه های اسلام است.
  • یک موی سر این کوخ نشینان و شهید دادگان به همه کاخ و کاخ نشینان جهان شرف و برتری دارد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۳ ، ۲۰:۳۲
احمد جانقربانی



پوستر دوازدهمین دوره جشنواره ملی سرزمین نور منتشر شد.
انتشار پوستر دوازدهمین جشنواره ملی سرزمین نور

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس، علی شاعلی مسئول دبیرخانه جشنواره ملی سرزمین نور درباره دوازدهمین جشنواره ملی سرزمین نور گفت: دوازدهمین جشنواره ملی سرزمین نور، با اشتیاق تمام، منتظر خواندن نوشته‌ها و دیدن عکس‌ها و آثار علاقمندان در دو بخش مردمی(کاروان) و حرفه‌ای(ققنوس) است.

وی با اشاره به افزوده شدن یک بخش به جشنواره ملی سرزمین نور بیان داشت: سال گذشته بخش رمان به جشنواره ملی سرزمین نور اضافه و با استقبال زیادی از علاقمندان مواجه شد به همین خاطر امسال هم بخش نمایشنامه خیابانی را به بخش‌های جشنواره اضافه کردیم.

.

مسئول دبیرخانه جشنواره ملی سرزمین نور با اشاره به اینکه علاقمندان در گروه‌های نوجوان، جوان و بزرگسال می‌توانند آثار خودشان را تا تاریخ ۱۵دی ماه ۱۳۹۳ارسال کنند، افزود:علاقمندان می‌توانند آثارشان را در رشته‌های شعر، خاطره، متن ادبی، داستان، عکس، نمایش نامه، دلنوشته، فیلم، فیلمنامه، نرم افزار، وبلاگ و وب سایت از طریق وب سایت سرزمین نور و یا ارسال به شیوه های زیر اقدام کنند:

دبیرخانه و ثبت آثار پستی: ۳۳۲۳۹۶۴۶ –۰۲۱

واحد رایانه و آثار اینترنتی: ۳۵۹۴۹۶۲۴- ۰۲۱

 تلفن گویا ۱- ۳۵۹۴۹۸۳۰ -۰۲۱

سامانه پیام کوتاه: ۶۶۰۰۰۰۵۱۳

نشانی پستی: تهران، صندوق پستی:۱۵۸۱۵-۱۹۶۷

انتهای پیام/

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۳ ، ۲۰:۲۴
احمد جانقربانی

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۳ ، ۲۰:۲۴
احمد جانقربانی