حضرت على(علیه السلام) مى فرمایند: قلب جوان مانند زمین خالى و مستعد است که هر چیزى را که در آن قرار مى گیرد مى پذیرد.
قرآن نیز به تزکیه و تهذیب نفس تأکید فراوان دارد: (قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکّاها); کسى که تزکیه کند رستگار است.
جوان مى تواند با عهد و پیمان بستن با خود و مراقبت از اعمال روزانه، و محاسبه ى اعمال و رفتار، خود را در مسیر رهروان حق قرار دهد.
امام خمینى(رحمه الله) در نامه اى به فرزند خود مى نویسد: تا عمر و جوانى و
قوت و اختیار باقى است اصلاح نفس کن و در عمل کوشش کن. اگر قید و بندهاى
شیطانى در جوانى از آن ها غفلت شود، هر روز از عمر تو بگذرد ریشه دارتر و
قوى تر مى شود.
جوان به اقتضاى سن خود بیشتر در لغزش هاى گناه قرار مى گیرد، اما با
توبه و برگشت به سوى خدا مى تواند آن را جبران و خود را مشمول عفو خداوند
بخشنده و مهربان نماید.
(إِلاَّ الَّذِینَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللّهَ
غَفُورٌ رَحِیمٌ); مگر کسانى که بعد از آن توبه کنند و جبران نمایند،
خداوند غفور و رحیم است.
در
میان رهبران نهضتها و ملتها، امام خمینی (ره) اسوهای بیبدیل است که با
پیروی از نیاکان پاکش، از سالهای جوانی، سجایای اخلاقی و کرامتهای
انسانی را در وجود خویش متجلی ساخت؛ آنگاه، راهنما و دلیل راه مردم شد و
با فیض انفاس قدسی و به مدد دم مسیحایی خود، به قلبها و جانها، زندگی و
پویایی ویژهای بخشید و آنان را که مستعد هدایت و رهایی بودند، از گرداب
هلاکت و غرقاب نیستی، خلاصی داده و به ساحل آرامش و نجات، رهنمون ساخت.
حضرت امام، در عین حال که به تحصیل و تدریس رشتههای گوناگون علمی، اخلاقی،
عرفانی و... اشتغال میورزید، همواره خدمت به دین و مهربانی بر همگان،
بویژه جوانان را مطلوب خویش تلقی میکرد و از هر مجالی، به منظور تعالی و
تکامل روح و اندیشه نسل نو، بهره میجست و از همان آغاز رهبری خود نشان داد
که مخاطبان و امیدهایش را در گهوارهها، مدرسهها و دانشکدهها میجوید و
میپرورد.
* جوان؛ سرمایه معنوی کشور
آنگاه
که به بازخوانی پیامها و سخنان بلند آن عزیز میپردازیم، در مییابیم که
حضرت امام، از تمامی زمینهها و مایههای علمی، برای تاثیرگذاری بر روح و
جان جوانان، در مسیر هدفهای معنوی انقلاب، بهرهمند شده است. حضرت امام،
با آگاهی از جنبههای شخصیتی و روانشناختی این قشر، شرایط و مسایل فرهنگی و
تحلیل مباحث سیاسی در حساسترین شرایط سیاسی، جوانان را مخاطب قرار داده
است. امام عقیده داشت که جوانان، سرمایههای ارزشمند معنوی یک کشورند و از
همین رو بود که نگهداشت، حفظ و رشد این سرمایهها را بسیار مهم تلقی
میکردند و به تکلیف خطیری که در جلوگیری از خطر غفلت جوانان به عهده همگان
بود، توجه ویژهای داشتند و این غفلت را دو سویه میدانستند؛ غافل شدن
جوانان از ارزشها، اصول و مبانی دینی و اعتقادی از یک سو و غافل شدن اولیا
و مسئولان فرهنگی و فکری جامعه از نسل جوان از سوی دیگر.
امام به
اصل بیداری و هشیاری جوانان، اعتقادی راسخ داشت و در موضعگیریها، پیامها
و مصاحبهها و نصیحتهای خویش، به این بعد توجهی ویژه داشت.
به قدر میسور در رفع حجب و شکستن اقفال ، براى رسیدن به آب زلال و سرچشمه نور کوشش کن . تا جوانى در دست توست ، کوشش کن در عمل و در تهذیب قلب و در شکستن اقفال و رفع حجب ؛ که هزاران جوان که به افق ملکوت نزدیک ترند موفق به مى شوند و یک پیر موفق نمى شود.
قید و بندها و اقفال شیطانى ، اگر در جوانى غفلت از آنها رد شود هر روز که از عمر بگذرد، ریشه دارتر و قوى تر شوند.
از مکاید بزرگ شیطان و نفس خطرناک تر از آن ، آن است که به انسان وعده اصلاح در آخر عمر و زمان پیرى دهد و تهذیب و توبه الى الله را به تعویق مى اندازد براى زمانى که درخت فساد و شجره زقوم قوى شده و اراده و قیام به تهذیب ، ضعیف بلکه مرده است .( ره عشق ، ص 28، نامه عرفانى حضرت امام خمینى (ره ) به فاطمه طباطبائى 5/3/63 صحیفه نور، ج 22، ص 344)
اى برادر، تا عمر و جوانى و قوت و اختیار باقى است اصلاح نفس کن . عتنا به این جاه و شرف ها مکن . این اعتبارات را زیر پا بگذار، تو آدمى زاده اى ، صفت شیطان را از خود دور کن .( چهل حدیث ، امام خمینى ، (ره ) ص 98)
آیا نیامده وقت آن که در صدد اصلاح نفس برآییم و براى علاج امراض آن قدمى برداریم ؟ سرمایه جوانى را به رایگان از دست دادیم و با غرور نفس و شیطان ، جوانى را که باید با آن به سعادت هاى دو جهان را تهیه کنیم از کف نهادیم ؛ اکنون نیز در صدد اصلاح برنمى آییم تا سرمایه حیات هم از دست برود و با خسران تام و شقاوت کامل از دنیا منتقل شویم .( شرح حدیث ، جنود عقل و جهل ، ص 345)
پسرم ، تو جوانى و با قدرت جوانى ، که حق داده است مى توانى اولین قدم انحراف را قطع کنى و نگذارى به قدم هاى دیگر کشیده شوى که هر قدمى قدم هایى در پى دارد و هر گناهى ، گر چه کوچک به گناهان بزرگ و بزرگ تر انسان را مى کشد. به طورى که گناهان بسیار بزرگ در نظر انسان ناچیز آید. بلکه گاهى اشخاص به ارتکاب بعض کبائر به یکدیگر فخر مى کنند و گاهى به واسطه شدت ظلمات و حجاب هاى دنیوى ، منکر به نظر معروف و معروف منکر مى گردد.( نقطه عطف ، ص 43 و 44، نامه عارفانه امام به حجت الاسلام سید احمد خمینى ، 26/4/63، صحیفه نور، ج 22، ص 364)
در ایام جوانى ، اراده و تصمیم انسان ، جوان است و محکم . از این جهت نیز، اصلاح براى انسان آسانتر است .ولى در پیرى ، اراده سست و تصمیم پیر است ، چیره شدن بر قوا مشکل تر است .( شرح حدیث جنودِ عقل و جهل ، ص 157)
چه بسا باشد که یک خُلق زشتى چون بخل یا حسد مثلا که در جوان ، نارس است با کمى مراقبت و زحمت بتوان اصلاح کرد؛ بلکه مبدل به اخلاق صالح مقابله آنها،کرد و چون مدتى غفلت شد و سهل انگارى شد، محتاج به ریاضات سخت و مجاهدات شدید طولانى باشد که ممکن است وضعیت روزگار و رسیدن اجل به انسان مجاهد نیز مهلت اصلاح و تصفیه ندهد و با آن اخلاق ظلمانى و کدورتهاى معنوى ، که مبداء و منشاء فشارها و ظلمت هاى قبر و برزخ و قیامت است ، انسان منتقل به آن عالم شود.( شرح حدیث جنودِ عقل و جهل ، ص 157)
بهار توبه ، ایام جوانى است که بار گناهان کمتر و کدورت قلبى و ظلمت باطنى ناقص تر و شرایط توبه سهل تر و آسان تر است . انسان در پیرى حرص و طمع و حب مال و جاه و طول املش بیش تر است . و این مجرب است و حدیث شریف نبوى (پیامبر اسلام (ص ) فرمود: فرزند آدم پیر مى شود و دو چیز با او مى ماند: حرص و آرزو. خصال ، صدوق (ره )، ج 1، ص 73) شاهد بر آن است .
گیرم که انسان بتواند در ایام پیرى قیام به این امر کند، از کجا به پیرى برسد و اجل موعود او را در سن جوانى و در حال اشتغال به نافرمانى نرباید و به او مهلت دهد؟