این 18 رزمنده از ترکیه آمده بودند

پنجشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۵، ۰۸:۲۹ ب.ظ

 جنگ که آغاز شد، تبلیغات رژیم حاکم در ترکیه کاملاً به نفع دشمنان ایران بود. هر روز اخباری از فتح جدیدی توسط ارتش عراق می‌شنیدیم و این برای ما که دوستدار انقلاب اسلامی بودیم، ناگوار می‌آمد. ماندن جایز نبود. باید دل می‌کندیم و رهسپار جبهه‌ها می‌شدیم


جبهه

انقلاب اسلامی ایران ابعاد بسیاری گسترده‌ای دارد که برچینی نظام استبداد شاهنشاهی تنها یکی از آنها به شمار می‌رود.ارزش‌های نابی که این انقلاب با خود به جهانیان اعلام کرد، اصلی‌ترین پیام مردم ایران بود که مسلمانان و حتی آزادگان سایر ادیان در سراسر جهان آن را دریافتند و همراهی‌اش کردند. این همدلی حتی مشارکت فیزیکی برخی از مسلمانان سایر کشورها در اتفاقاتی نظیر جنگ تحمیلی هشت ساله را برانگیخت تا با حضور در این حادثه عظیم، همه هستی خود را در دفاع از نظام اسلامی بر کف اخلاص بگذارند. آمار جالب توجه شهدا و جانبازان تبعه کشورهای خارجی در جنگ تحمیلی، به خوبی مؤید همین مطلب است.

عیسی شباهت، جانبازی از کشور ترکیه که دو پای خود را در عملیات والفجر هشت از دست داده است، یکی از همین ایثارگران به شمار می‌رود که طی گفت‌وگویی، از حضور خود در جبهه‌های حق علیه باطل می‌گوید.

دفاع از ام‌القرای شیعیان جهان

عیسی در ترکیه بود که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی می‌رسد. خودش می‌گوید اجداد و آن بخش از سرزمینی که او و پدرانش در آن متولد شده‌اند، دو قرن پیش و در زمان جنگ‌های دو دولت صفویه و عثمانی به ترکیه منضم شده‌اند، لیکن در اصل آنها از جمله آذری‌زبان‌های شیعه مذهبی هستند که روزگاری جزو ایران و تبعه ایرانی به شمار می‌رفتند. شباهت در این خصوص می‌گوید: «شیعیان ترکیه دل‌شان با مردم ایران است. این کشور ام‌القرای شیعیان جهان به شمار می‌رود و به همین خاطر با شنیدن وقوع انقلاب اسلامی در ایران، آن هم به رهبری یک مرجع شیعه، همگی ما واقعاً خوشحال شده بودیم.» شباهت به خوبی می‌دانست که انقلاب اسلامی همانند بسیاری از حرکت‌های آزادیخواهانه از این دست، با مشکلاتی روبه‌رو خواهد شد، به همین خاطر اخبار کشور همسایه را به خوبی دنبال می‌کرد تا اینکه متوجه هجوم ارتش بعث به گستره مرزهای غربی و جنوبی کشورمان می‌شود: «جنگ که آغاز شد، تبلیغات رژیم حاکم در ترکیه کاملاً به نفع دشمنان ایران بود. هر روز اخباری از فتح جدیدی توسط ارتش عراق می‌شنیدیم و این برای ما که دوستدار انقلاب اسلامی بودیم، ناگوار می‌آمد. ماندن جایز نبود. باید دل می‌کندیم و رهسپار جبهه‌ها می‌شدیم.»

18رزمنده ترک

زمانی که جنگ تحمیلی آغاز می‌شود، عیسی نوجوانی 16، 17 ساله بود و کمی بعد با جلب رضایت خانواده از مرز عبور کرده و به شهرستان بناب می‌رود، در آنجا متوجه می‌شود که تنها نیست و چند نفر از هموطنانش نیز با چنین نیتی به ایران آمده‌اند: «توی بناب متوجه شدم غیر از من 17 نفر از جوانان ترک هم به ایران آمده‌اند. همگی برای دفاع از ایران هم قسم شده بودیم، اما هنوز تا زمانی که مسئولان به ما اعتماد کنند، باید چند صباحی را در بناب می‌ماندیم تا این جلب اعتماد صورت گیرد.»

«من دوست ندارم از شهدا چهره‌ای دست نیافتنی برای جوان‌ها به تصویر بکشیم، جوان‌ها باید بدانند امثال مهدی باکری‌ها و تمامی شهدا، افرادی چون خودشان بودند که تنها به خاطر مراقبت‌هایی که از نفس‌شان به عمل آوردند به چنین انسان‌های والایی تبدیل شده بودند.»

بعد از عملیات فتح خرمشهر، پادگان شهید مصطفی خمینی در دزفول اولین جایی است که شباهت و دوستانش به آنجا اعزام می‌شوند. آنها در زمره لشکر 31 عاشورای تبریز قرار می‌گیرند تا به لحاظ زبانی با همرزمان آذری‌زبان‌شان راحت‌تر کار کنند. اما به گفته او این همزبانی با بچه‌های باصفای آذربایجانی نبود که شرایط را برای‌شان مناسب می‌کرد، بلکه همدلی خاصی که در میان رزمندگان وجود داشت، آنها را شیفته فضای موجود در جبهه‌های جنگ تحمیلی می‌کرد: «واقعاً قرار گرفتن در کنار رزمندگانی که هر کدام دنیایی از اخلاص و معرفت داشتند، غنیمتی به شمار می‌آمد. کسانی چون شهید مهدی باکری، فرمانده لشکر عاشورا که وقتی با او روبه‌رو می‌شدی، اصلاً نمی‌توانستی

حدس بزنی یک فرمانده است. سادگی افرادی چون او و سایر رزمنده‌ها، هر انسان منصفی را مجذوب خود می‌کرد.»

شباهت روزهایی را به خاطر می‌آورد که برای اولین‌بار با شهید باکری روبه‌رو شده و به خاطر سادگی رفتار و ظاهرش، متعجب می‌شود. اما می‌خواهد این پیام را به جوانان برساند که: «من دوست ندارم از شهدا چهره‌ای دست نیافتنی برای جوان‌ها به تصویر بکشیم، جوان‌ها باید بدانند امثال مهدی باکری‌ها و تمامی شهدا، افرادی چون خودشان بودند که تنها به خاطر مراقبت‌هایی که از نفس‌شان به عمل آوردند به چنین انسان‌های والایی تبدیل شده بودند.»

جنگ ما در پی احقاق حق بود

عیسی تسلط خوبی به زبان فارسی دارد و حتی از سکونت چندین ساله خود در شهر قم و خواندن دروس حوزوی می‌گوید. اما این تسلط تنها مربوط به چنین اموری نیست و در پاسخ به شبهاتی که برخی در خصوص مسائل دفاع مقدس ابراز می‌کنند، می‌گوید: «آن زمان شعارهایی همانند جنگ جنگ تا پیروزی داشتیم، الان شاید برخی از آنها ایراد بگیرند و بگویند که ما در جنگ پیروز نشدیم. به نظر من هدف ما در جنگ تصرف خاک نبود. ما از انقلاب و آرمان‌هایش دفاع کردیم و هدف‌مان دفع ظلم بود. اگر ما در جنگ حتی صدام را از بین می‌بردیم، اتفاق خاصی نمی‌افتاد. او یک شخص بود ولیکن هدف ما دفع ظالم بود نه حذف یک شخص. ما در پی رساندن پیام انقلاب بودیم و شرایط کنونی عراق و بیداری مردم آن به خوبی نشان می‌دهد چه کسی موفق بوده است.»

«درویش یک مسلمان سنی مذهب اهل ترکیه و البته ساکن آلمان بود. خودش تعریف می‌کند که وقتی در آن کشور یک زن چادری ایرانی را می‌بیند تحولی در او ایجاد می‌شود. درویش از آن زن که ظاهراً همراه یک جانباز ایرانی بوده از چرایی حجاب کاملش سؤال می‌کند و رفته رفته با انقلاب ایران آشنا شده و با پذیرش مذهب شیعه به ایران می‌آید.»

شباهت درخصوص نحوه جانبازی خودش تنها به این اشاره می‌کند که در والفجر هشت دو پایش را از دست داده و آن زمان خدا را شکر کرده که پاهایش از زیر زانو قطع شده‌اند و باز می‌تواند خودش را به جبهه‌ها برساند: «جانباز که شدم ابتدا متوجه نوع مجروحیتم نبودم. بعدها که در بیمارستان فهمیدم هر دو پایم قطع شده، خدا را شکر کردم که از زیر زانو قطع شده‌اند و همچنان می‌توانم در جبهه‌ها حضور یابم. البته مسلماً مشکلاتی در حضور من به عنوان یک رزمنده تمام‌عیار وجود داشت، با این حال توانستم به نوعی به جبهه‌ها خدمات‌رسانی کنم و حتی در عملیات مرصاد حاضر شدم و مقام معظم رهبری را در دزفول ملاقات کردم.»

بهشتی که بهشتی شد

عیسی، باقی صحبت‌هایش را به بیان خاطره‌هایش از یک شهید ترکیه‌ای به نام درویش دده اختصاص می‌دهد که برای مدتی با او در جبهه‌ها همراه بوده و به شهادت می‌رسد اما بارزترین نکته‌ای که باعث شده درویش در آسمان خاطراتِ شباهت بدرخشد، نحوه حضور او در جبهه‌های جنگ بود: «درویش یک مسلمان سنی مذهب اهل ترکیه و البته ساکن آلمان بود. خودش تعریف می‌کند که وقتی در آن کشور یک زن چادری ایرانی را می‌بیند تحولی در او ایجاد می‌شود. درویش از آن زن که ظاهراً همراه یک جانباز ایرانی بوده از چرایی حجاب کاملش سؤال می‌کند و رفته رفته با انقلاب ایران آشنا شده و با پذیرش مذهب شیعه به ایران می‌آید.»

درویش دده که بعد از شیعه شدن نام حسین بهشتی را برای خود برمی‌گزیند، همانند شباهت، خدمت در مسیر آرمان‌های انقلاب اسلامی را برمی‌گزیند و با دستیابی به شهادت به راستی بهشتی می‌شود. اما شهادت حسین برای عیسی یادآور چنین حقایقی است: «خون شهدا و حجاب بانوان ایرانی سبب شد که من و امثال حسین به این سمت کشیده شویم و در جبهه‌ها حضور یابیم. اینکه می‌گوییم شهدا سرخی خون خود را به سیاهی‌ها داده‌اند مؤید همین مطلب است. به نظر من، حجاب خانمها در کنار رعایت سایر شئونات اسلامی مسائل مهمی هستند که اگر به آنها توجه کنیم مسلماً اسلام زنده و پویا خواهد ماند. اگر اکنون شاهد نهضت بیداری اسلامی در سراسر جهان هستیم به برکت خون شهدا و عملکرد جوانان به نمادهای اسلامی همانند حجاب است.»

او که ‌ حضور در جبهه جنگ نرم را بهترین روش مقابله با هجوم جدید دشمن می‌داند، حتی در کاروان‌های راهیان نور شرکت کرده و به عنوان یک راوی انجام وظیفه می‌کند. در واقع عیسی شباهت، مجاهدی است که همچنان ایستاده و با وجود خدمات بسیاری که برای نظام اسلامی ایران انجام داده‌، همچنان خود را وامدار خون شهدا می‌داند و این دلدادگی را این گونه با اشعاری به تصویر می‌کشد: ای شهیدان عشق مدیون شماست / هرچه ما داریم از خون شماست...

مجاهدی که هنوز ایستاده است

امروز عیسی شباهت، این جانباز ترکیه‌ای دوران دفاع مقدس همانند هر مجاهد دیگری همچنان مسیر مبارزه خود را ادامه می‌دهد و هرچند بازنشسته شده، هرگز از پا ننشسته و اکنون به عنوان یک مبلغ، در کشورش ترکیه فعالیت می‌کند و ندای آزادیخواهانه ایران اسلامی را به گوش مسلمانان و جوانان این کشور می‌رساند. او که ‌ حضور در جبهه جنگ نرم را بهترین روش مقابله با هجوم جدید دشمن می‌داند، حتی در کاروان‌های راهیان نور شرکت کرده و به عنوان یک راوی انجام وظیفه می‌کند. در واقع عیسی شباهت، مجاهدی است که همچنان ایستاده و با وجود خدمات بسیاری که برای نظام اسلامی ایران انجام داده‌، همچنان خود را وامدار خون شهدا می‌داند و این دلدادگی را این گونه با اشعاری به تصویر می‌کشد:

ای شهیدان عشق مدیون شماست

هرچه ما داریم از خون شماست...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۱/۲۸
احمد جانقربانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی